۱۳۹۱ آبان ۲۱, یکشنبه

این قافله ی عمر عجب یک نفره است

سلام،
در این اواخر دوستان زیادی می پرسند چرا نمی نویسم. می دانم ننوشتن بد است. نه فقط بد است، آزارنده هم هست. برای من که نوشتن از نخستین محبوب هایم بوده و هنوز مهرش در جان ام سبز و روشن است، ننوشتن عذاب  ِهجران است. همه ی این کم کاری ها از آن است که وقت کم دارم. با وجود این، به زودی نوشتن در این جا و جاهای دیگر را از سر خواهم گرفت. از همه ی کسانی که هنوز به رهانه می آیند متشکرم. 

۳ نظر:

ناشناس گفت...

من میدانم که نمیتوانید نه نویسید، پس بنویسید.
روزی خواهد رسید که نتوانید بنویسید...

احمد

غ گفت...

استاد عزیز، ببینیم به قول خویش چقدر وفا خواهید نمود.

شیرمحمد حیدری گفت...

الهی که بلا دور باشد.

 
Free counter and web stats